حدیث
پیامبر اکرم (ص):
هنگامی که به غیرعدالت حکم می کنندبرکت ها از بین می رود.
منبع:کتاب معدن الجواهر
پیامبر اکرم (ص):
هنگامی که به غیرعدالت حکم می کنندبرکت ها از بین می رود.
منبع:کتاب معدن الجواهر
امیرالمومنین(علیه السلام):
الاسراف مذموم فی کل شی الافیالافعال البر
اسراف در هر چیزی ناپسنداست،مگردر کارهای خیر.
تصنیف غرراحکم ودرالحکم
امام صادق(علیه السلام):
“ما انعم الله علی عبد من نعمه فعرفها بقلبه و حمد الله ظاهرا بلسانه فتم کلامه حتی یومرله بالمزید”
چون خداوند به بنده ای نعمت بدهد واوآن را قلبا قدر بشناسد و به زبان سپاس بگوید،هنوز سخنش به پایان نرسیده،فرمان افزایش نعمت برای وی صادر می شود.
منبع:غررالحکم،حدیث 7688
امام حسین (علیه السلام):
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد،دیرتربه آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.
منبع:تحف العقول،ص248
پیامبر اکرم (ص):
“العباده عشره اجزاء تسعه اجزاء فی طلب الحلال”
عبادت ده جزءدارد که نه جز آن در طلب روزی حلال است.
منبع:بحار الانوار،ج100،ص9،ح37
امیر المو منین (علیه السلام):
“من غاظک بقبح السفه علیک،فعظمه بحسن الحلم عنه”
هر کس با زشتی سبکسری تو را خشمگین کرد،تو با زیبایی بردباری او را به خشم آور.
منبع:غررالحکم ج5.ص333
امام حسین (علیه السلام):
“البکاء من خشیه الله نجاه من النار”
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنم است.
منبع:جامع الاخبار شیعه ص97
امام هادی(علیه السلام):
“العجب صارف عن طلب العلم،داع الی الغمط و الجهل”
خودبینی و غرور انسان را از تحصیل علوم باز می دارد و به سمت حقارت و نادانی می کشاند.
منبع:بحارالانوار/96/199
امیرالمومنین(علیه السلام):
“برترین مردم کسی است که به عبادت خدا عشق بورزد وبرای آن آغوش باز کند و از جان آن رادوست بدارد وبا بدن خود بدان بپردازد ودر مواقع نماز به چیز دیگر اشتغال نیاید.
منبع:وسائل الشیعه،جلد اول
امیرالمومنین(علیه السلام):
“من حسن ظنه بالناس حاز منهم المحبه"هر کس به مردم خوش گمان باشد محبت آنان را به دست می آورد.
امام رضا (علیه السلام):
نماز نیکوترین صورتی است که خدا آن را خلق کرد.
منبع:جامع الاحادیث الشیعه،ج4
پیامبر اکرم(ص):
مرز میان بنده و کفر ترک نماز است.
منبع:صحیح مسلم
پیامبر اکرم(ص):
نماز،مانند ستون خیمه است،اگر ستون بر پا باشد،ریسمانها ومیخها وپرده،سود می رساند وهنگامی که ستون بشکند نه ریسمان سود دارد و نه میخ و نه پرده.
منبع:کافی،جلد3